پرتاب شده ام
اینجا
در برهوتی از درختان شکسته
چه کرده ام؟ شاخ گاو را شکسته ام دارم پرتاب می شوم
چه کرده ام؟
شاخ گاو را شکسته ام
دارم پرتاب می شوم
در صد هزار هزار سال آرامش پس از طوفانی کوتاه و سهمگین
تک تک درختانی را که شکسته اند، می شمرم و عمیق به تو نگاه می کنم آن اندازه بی حس که تو در من بوزی از خلال درختانی که شمرده ام
تک تک درختانی را که شکسته اند، می شمرم
و عمیق به تو نگاه می کنم آن اندازه بی حس که تو در من بوزی از خلال درختانی که شمرده ام
و عمیق به تو نگاه می کنم
آن اندازه بی حس
که تو در من بوزی از خلال درختانی که شمرده ام
که تو در من بوزی
از خلال درختانی که شمرده ام
در دست های حنایی ات
دهان گشاده ی صد اسب آبی زیبایی پروانه ای و آغاز من نهفته است.
دهان گشاده ی صد اسب آبی
زیبایی پروانه ای و آغاز من نهفته است.
زیبایی پروانه ای
و آغاز من نهفته است.
در خط خطی های نازکش
فریاد آخر گوسفندهای قربانی و صوت دوباره ای که شاهد آن است که من سالهاست نوا می نوازم نه شور.
فریاد آخر گوسفندهای قربانی
و صوت دوباره ای که شاهد آن است که من سالهاست نوا می نوازم نه شور.
و صوت دوباره ای که شاهد آن است
که من سالهاست نوا می نوازم نه شور.