نهال ۳

پرتاب شده ام 

اینجا 

 

در برهوتی از درختان شکسته 

 

چه کرده ام؟

 

شاخ گاو را شکسته ام 

دارم پرتاب می شوم

نهال ۲

در صد هزار هزار سال آرامش پس از طوفانی کوتاه و سهمگین  

تک تک درختانی را که شکسته اند، می شمرم 

و عمیق به تو نگاه می کنم 

 

آن اندازه  بی حس 

که تو در من بوزی   

 

از خلال درختانی که شمرده ام

  

نهال ۱

در دست های حنایی ات 

دهان گشاده ی صد اسب آبی 

زیبایی پروانه ای 

و آغاز من نهفته است. 

در خط خطی های نازکش 

فریاد آخر گوسفندهای قربانی 

و صوت دوباره ای که شاهد آن است 

که من سالهاست نوا می نوازم نه شور.