به نقطه ای نگاه می کنم
به زمانی پیش تر به ستاره ای . می دانم فردا را هم می شود به همین وضوح دید وقتی که به من نگاه می کنی وقتی که مرا دوست داری
به زمانی پیش تر به ستاره ای .
به زمانی پیش تر
به ستاره ای .
می دانم فردا را هم می شود به همین وضوح دید
وقتی که به من نگاه می کنی وقتی که مرا دوست داری
وقتی که به من نگاه می کنی
وقتی که مرا دوست داری
...زیبا بود . . . ستاره ها یی که به وضوح دیده می شن!. . جسارتا به نظرم اگه به آخرین بند یه فعل دیگه اضافه بشه زیباتر میشه مثلا وقتی که به من نگاه می کنی وقتی که می گویی که مرا دوست داری.یا.وقتی که به من نگاه می کنی وقتی که می بینم که مرا دوست می داری..جسارت من رو ببخشید ولی فکر می کنم اگه دومین بند طولانی تر بشه» بهتره!...
.
.
.
زیبا بود . . . ستاره ها یی که به وضوح دیده می شن!. . جسارتا به نظرم اگه به آخرین بند یه فعل دیگه اضافه بشه زیباتر میشه مثلا
وقتی که به من نگاه می کنی
وقتی که می گویی که مرا دوست داری
.
یا
.
وقتی که به من نگاه می کنی
وقتی که می بینم که مرا دوست می داری
.
.
جسارت من رو ببخشید ولی فکر می کنم اگه دومین بند طولانی تر بشه» بهتره!
.
.
.